خداوند در قلب، هیچ نوع شرکت را، از نظر دلبستگی نمیپذیرد، یعنی نمیپذیرد که قلب، تعلّق به غیر پیدا کند. میتوان به تعبیر ناقصی گفت: حبّ به خدا و حبّ به غیر خدا در دل، یک نوع شرک است. جهتش هم این است که در عالم خلقت، خداوند در ابعاد وجودی انسان، یک بُعد را برای خودش خلق کرده است و آن بُعد، قلب انسان است. این سخن، از معارف ما به دست میآید.
روایت از پیغمبر اکرم بود؛ «قال رسول الله(صلی اللهعلیهوآلهوسلم): ان لله تعالی فی الارض أوانی»؛ برای خداوند، در روی زمین ظروفی است که این ظرفها برای خود خدا است. «الا و هی القلوب» (میزان الحکمه ج5 ص217) و آن ظروف، دلها هستند.
جایگاه خداوند، باید طوری باشد که متناسب با او باشد. این تعبیری که در روایت هست را میخوانم « لا يسعني أرضي و لا سمائي »؛ زمین و آسمان، گنجایش من را ندارد. « و لكن يسعني قلب عبدي المؤمن»؛ ولی آن موجودی که گنجایش من را دارد، قلب بنده مؤمن من است. ببینید قلب چهقدر ارزشمند است. این تعبیر، متّخذ از روایات است و مصطلح بین اهل معرفت هم هست که «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ» قلب مؤمن عرش الهی است.(بحارالأنوار، ج55، ص39)
طبقه بندی: توحید،
برچسب ها: قلب المومن،
پایگاه علمی راضیه علی اکبری...
ما را در سایت پایگاه علمی راضیه علی اکبری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aliakbari1o بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 15:24