حب خدا

ساخت وبلاگ

خداوند متعال می فرماید: ( قُلْ إِن کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ  ) [i]

«بگو اگر خداوند رادوست می دارید، ازمن پیروی کنید، تاخدا (نیز) شما را دوست بدارد، و گناهانتان را ببخشد.»

امام صادق (ع) می­فرماید : أَنَّ اللهَ یُعْطی الْمالَ اَلْبِرَّ وَالفاجِرَ وَلا یُعْطی الإیمانَ إلاّ مَنْ اَحَبَّ [ii]  

«خداوند دنیا را به هرکه دوست دارد و دوست ندارد عطا می­کند، ولی ایمان را فقط به کسی که دوست دارد عنایت می­کند.» 

البته در این زمینه باید توجّه داشت که

1- محبّت خداوند به بندگانش، از همان جهت حبّ ذات است، زیرا مخلوق از افعالی است که از ذات او نشأت گرفته است و در واقع نشانگر اسماء و صفات اوست، خداوند متعال از آنجا که ذات خویش را دوست می‏دارد، هر آنچیزی را که حکایت­گر و بیانگر آن ذات باشد، نیز دوست می‏دارد. [iii]  

2- حبّ خداوند به بندگان به معنی حبّی که در مخلوقات وجود دارد، نیست. حبّ خداوند به خویش به گفته‏ ابن سینا: همان ادراک «خیر» است. خداوند از آن روی که مدرک جمال حضرت خود است عاشق است، و از آن روی که ذات او مدرَک است به ذات، معشوق است [iv]  و چون فعل خداوند از ذات او جدایی ندارد، آن نیز مورد محبّت خداوند است. بدین معنی که خداوند افعال خود را که مرتبط با ذات اویند دوست می‏دارد و چون مخلوقاتش، نتیجه‏ی فعل حضرتش هستند، آن‏ها را نیز دوست می‏دارد، ولی این حبّ به معنی انفعال نفسانی که در عالم مادی مطرح می‏شود، نیست.  بلکه بازگشتش به همان حبّ ذات است که معنایش ادراک خیر و کمال است. امّا ظهور این محبّت به فرموده حضرت امام (ره) همان بروز رحمت و کرامتش به بندگان است. [v]  به عبارت دیگر وقتی خداوند به بنده‏ای از رحمت بیکران خود لطف می‏کند، در حقیقت او را مورد محبّت خویش قرار داده است.

و خداوند این محبت را در دل انسان‏ها طبق جایگاه و بنا بر استعداد و قابلیتهایی که از خود نشان داده­اند به اشکال زیر قرار می­دهد :

1.محبت خدا به صورت یک نیروی محرک ناآگاهانه؛ که در عمق فطرت و درون نفس انسان جای دارد؛ هر چند خود انسان از وجود آن غافل است.این محبت نظیر معرفت فطری به خداوند، حقیقتی است که انسان هر چند به سوی آن جذب می‏شود و آثاری بر آن مترتب می‏سازد، ولی آگاهی روشنی از وجود آن در ضمیر خود ندارد .

2.محبت خدا به صورت آگاهانه: که همه مؤمنان کم و بیش از آن برخوردارند. مؤمنان خدا را به خاطر نعمت‏هایی که به آنان داده و رنج‏هایی که از آنان دور ساخته، دوست دارند. با اندکی تأمل دانسته می‏شود، متعلق این محبت نه خداوند، بلکه نعمت‏های او و در نگاهی دقیق‏تر، همان خواست‏های خود انسان بوده است و اسناد آن به خداوند با واسطه می‏باشد. چنین کسانی، در واقع بقای زندگی و کمال‏های خود را دوست دارند. و خدا را نیز، چون علت بقای حیات و اعطا کننده آن کمال‏ها دانسته‏اند، دوست می‏دارند. حتی آنان که خدا را عبادت می‏کنند تا به بهشت روند و از آتش دوزخ رها گردند، در واقع سعادت خود را دوست دارند و در پی تحصیل آنند و توجه و محبت آنان به خداوند در مرحله دوم قرار می‏گیرد. این نوع محبت برای ابرار، حسنه و برای مقربان، سیئه به شمار می‏رود. تا انسان برای خود ذاتی مستقل می‏بیند، گریزی از خود دوستی ندارد و به خداوند، جز بدین گونه نمی‏تواند محبت ورزد. خلاصه خداوند دراین مرحله به مؤمنان با این درجه، از طریق اعطاء نعمات و دور کردن نقمات ابراز محبت می­کند.

3. مرتبه کامل محبت خدا: مخصوص انسانهایی است که به توحید ذاتی دست یافته اند و به طور شهودی پی برده اند که غیر از ذات پاک ربوبی، هیچ موجود مستقلی در گستره هستی نیست. در این مرتبه است که تنها یک محبت اصیل در ژرفای وجود انسان شکل می‏گیرد که متعلق به ذات خدای متعال خواهد بود و دیگر محبت‏های وی، هر چه باشد، و به هر کس و هر چیز تعلق گرفته باشد، به منزله فروع و شاخه‏های محبت او به خدا خواهد بود؛ تا آن جا که حتی خود دوستی انسان نیز اصالت خود را از دست می‏دهد، چرا که آدمی با این بینش و شهود، خود را نیز شأنی از شؤون خدای سبحان و جلوه‏ای از جلوه‏های او می‏بیند .

با توجه به توضیحات فوق، مشخص می‏گردد که معنی محبّت خداوند به بندگان همان ادراک خیر و کمالی است که از ذاتش می‏جوشد و این معنا مانند محبّت ما انسانها به یکدیگر نیست که به نوعی در آن انفعال نفسانی است و چون معنی محبّت خداوند با آنچه که ما به یکدیگر محبّت می‏کنیم متفاوت است، نیازی را که در محبّت ما وجود دارد و در نکته‏ی دوم گفته شد، اصلاً در محبّت خدا معنا ندارد. ما برای رهایی از تنهایی و کسب کمالات و آرامش روحی و اتحاد با دیگران نیازمند محبّتیم، همان محبّتی که نفس در برابر آن منفعل و مبتهج می‏گردد. امّا محبّت خداوند به بندگان برای هیچ یک از این امور نیست چرا که او نیازی به رهیدن از تنهایی، بدست آوردن کمالات و.... ندارد او غنی بالذات است، محبّت او به مخلوقاتش همان ادراک خیر و کمالی است که در ذاتش وجود دارد و مظاهر آن در همه‏ی هستی پرتو افکن شده است.

 


[i]     سورة آل عمران، آیة 31.

[ii]     المحاسن (نوشته احمدبن محمدبن خالدبرقی) ج1 ص217 روایت112. 

[iii]       المیزان، علامه طباطبایی، ج اوّل، ص 411

[iv]       رساله‏ی عشق، ص 4- 6

[v]       اربعین، ص 390-

پایگاه علمی راضیه علی اکبری...
ما را در سایت پایگاه علمی راضیه علی اکبری دنبال می کنید

برچسب : حب خداع,حب خدا,حب خداوند,الحب خداع,الحب خداع فيس بوك,رسائل حب خداع,اشعار حب خداع,العاب حب خداع,قصص حب خداع,كلام حب خداع, نویسنده : aliakbari1o بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 0:05